روز49:دلتنگی

ساخت وبلاگ

ما انسانیم و گاهی دلتنگ میشیم دلتنگ عزیزترینهای زندگیت که از دستشون دادی،دلتنگ دوستان عزیزی که الان فرسنگها با تو فاصله دارن،دلتنگ گریه ای که 

بتونی حق حق کنی و بلند بلند با خدای خودت حرف بزنی و از دلتنگیهات بگی 

از اشتباهاتت،از داشتهات و تو اوج گریه شکرگذارش باشی و بهش بگی همیشه به یادشی حتی وقتی که حال حرف زدن نداری ،وقتی که خسته میشی و میدونی که مثل کوه پشت تو هست و همیشه و همه جا حواسش بهت هست

و دستت رو هیچوقت رها نمیکنه.

منم تنهایی امروز رو غنیمت دونستم و دردودلی کردم باخدا،عشق و حالی کردم 

خیلی وقت بود اینجوری باهاش صحبت نکرده بودم .

نمیدونین الان چه حالی دارم،عین مرغی که از قفس ازاد شده و داره تو اسمون پرستاره واسه خودش دور دور میکنه...

خدایا شکرت،خدایا خیلی دوست دارم که سر به زنگاه به دادم میرسی.

امسال میخوام بهتر از پارسال باشم....

کمکم کن و هیچوقت از هیچکدوم از بنده هات چشم برندار و به خودشون واگذارشون نکن،نذار احساس تنهایی کنن،همینطور که من بیشتر ساعات زندگیم رو از نظر ظاهری تنها بودم و هیچوقت احساس تنهایی نکردم چون همیشه با من بودی...

خدایا دوست دارم.

روز55:دختری در باد...
ما را در سایت روز55:دختری در باد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0fatemekhajehasani5 بازدید : 110 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1397 ساعت: 3:08